آزار جنسی کودکان
مهریماه بهرام زاده؛ مددکار اجتماعی
رشد جنسی به سه دوره قابل تقسیم است.
۱-دوران شیرخواری: پاسخ جنسی در شیرخواران خیلی زود شروع میشود که البته در دوجنسیت مذکر و مونث متفاوت است. (براساس تحقیقات کالدرون در سال ۱۹۸۳؛ تصاویر فراصوتی وجود نعوظ در جنین مذکر در حال رشد از چندماه قبل از تولد نشان میدهند.)
بسیاری از نوزادان مذکر حتی قبل از افتادن بند ناف و یا طی چند ماه اول تولد نعوظ دارند که ممکن ایت با و یا بی تحریک آلت ایجاد شود و اغلب در هنگام خواب یا تغذیه دیده میشود. که به گرمی و نرمی بدن مادر همراه با تحریک ناشی از مکیدن احساسات لذت بخشی هستند که سبب تحریک جنسی در نوزادان میشود.
شیرخواران مونث نیز پاسخ جنسی دارند که لغزنده شدن مهبل و نعوظ کلیتوریس در ۲۴ساعت اول زندگی بیانگر وجود آن است.
شیرخواران از اوایل زندگی شروع به کشف بدنِ خویش می نمایند و گاهاً اندام های تناسلی خویش را لمس میکنند.
۲-کودکان اولیه: کودکان پیش دبستانی را شامل میشوند که درباره هر چیزی کنجکاوند که به کنجکاوی در بدنِ خویش میپردازند.
هم دختران و هم پسران مجذوب عمل دفعی هستند و این امر در آنان احساس لذت پدید می آورد. و در این سن علاوه بر کنجکاوی در شناخت بدنِ خود به تفاوتهای اندامی خویش با دیگران می پردازد.
در نتیجه به صورت دزدکی به بدن یکدیگر نگاه میکنند. و ازجمله بازی های این سن “دکتر بازی”برای کاویدن بدن انتخاب میکنند.
این کاوشها و دزدکی دید زدنها تا حدودی رایج است که نشان از سیر رشد در کودک است ولی اگر این کاوشها در زمان بازی بیشتر مشاهده شود زنگ خطری برای والدین محسوب میشود که نیاز به نظارتهای بیشتر است.
و بابد از کودکان خردسال در برابر فرزندان بزرگتر محافظت نمود و به کودکان آموزش دهند که هرنوع درخواست جنسی کودکانِ بزرگتر و یا بزرگسالان از قبیل درخواست لخت شدن،دست زدن به اندام تناسلی را باید گزارش دهند و مانع از انجام آن شوند.
۳-کودکی میانه: از آنجایی که جامعه نسبت به علائق جنسی کودکان در این دوره پذیرش کمتری دارد لذا فعالیتهای جنسی در این دوره به صورت مخفیانه می باشد.در این دوره از کودکی میانه، علاقه کودکان شش و هفت ساله به جنسیت و حقایق مربوط به رشدجنسی، تولیدمثل و مقاربتهای جنسی بیشتر است.
حال این سوال مطرح میشود که در زمینه امور جنسی چه کسانی آموزش دهنده هستند؟ مهمترین و اصلی ترین نقش در ارائه آموزش های جنسی به کودکان راوالدین برعهده دارند.والدین باید درباره اموری نظیر انزال شبانه و قاعدگی به فرزندان خود توضیح دهند.درگذشته تصور میشد والدین عمدا در جهل فرزندان نسبت به شناخت از مسائل جنسی شان تقش دارند در حالیکه امروزه کودکان از طریق رسانه ها کتابها ووواین مطالب را می آموزند.بنابراین لازم است والدین دیدگاههای تکامل یافته تری را به کودکان ارائه دهند تا ضمن حفظ پاسخ پذیری جتسی در این خصوص مسئولیت پذیر بار بیایند.
هدف از آموزش جنسی چیست؟
باید بدانیم که آموزش جنسی به کودکان کمک می کند تا فرایند رشد فیزیکی بدن خویش را درک کنند و برای تغییرات جسمی بلوغ آماده شوند و همچنین به کودکان کمک می کند که جنسیت خویش را بپذیرند و با نقش های جنسی مقرر شده از سوی جامعه کنار بیایند.
آزار جنسی: این آزار بیش از همه توسط اعضای خانواده و دوستان خانوادکی آنها صورت می گیرد. چرا که فردِ غریبه مجبور است ساعتها و یا روزها وقت صرف کند تا اعتماد کودک را جلب کند که کودک را با وعده شیرین اسباب بازی یا رفتن به پارک و امثالهم وسوسه میکند که این امر مستلزم فراهم نمودن موفعیت هایی است که به کودک بیشترین دسترسی را دارد. به محض آنکه کودک احساس آسودگی با”آقای مهربان””کند، مزاحم سعی میکند با دست و پنجه نرم کردن با کودک و غلغلک دادن و نوازش کردنِ وی اعتمادسازی را بیشتر کند و به کودک بفهماند این اعمال برای خوش گذرانی است که در نهایت با درخواست به لخت شدن و یا به جبر متوسل شدن کودک را عریان می نماید و با ترساندن کودک مبنی بر به قتل رساندن والدینش از آنان حق السکوت دریافت میکنند.
پس از لو رفتن این سوال مطرح می شود که چرا هیچی نگفتی؟
باید بدانیم دلایل پیچیده ای وجود دارد که کودک در ابتدای مزاحمت میاله را بیان نمیکند. از جمله تهدیدهای فرد آزار دهنده.
پیامدها: حال می بایست بدانیم این آزارهای جنسی چه پیامدهایی بر روی کودکان دارد؟
قربانیان آزار جنسی احساس ناتوانی؛ خشم، افسردگی و اضطراب می کنند و اعتماد به نفس پایینی دارند و خود را مقصر میدانند، احساس گناه و شرمساری می کنند و در موارد حادتر قربانی دچار اختلالات روانی شده و در برخی موارد اقدام به خودکشی می کنند.
اختلال در خواب، کم اشتهایی، ترس های بیمارگونه و اختلالات جسمی شامل مشکلات معدی و روده ای.
در قربانیان مونث مردگریزی، بی بند و باری جنسی، عدم اعتماد به مردان،خودپنداره ضعیف از خود، عدم اعتماد به نفس، سردرگمی در شناخت صمیمیت و جنسیت و از دست دادن حمایت خانواده مواردی هستند که گریبان گیر قربانیان آزار جنسی است.
نتیجه گیری: به طور کلی کودکان از دوران شیرخواری توانایی پاسخ به محرک های جنسی را دارند و کودکان پیش دبستانی و دبستانی نیز به کاوش بدنی و استمنا مبادرت دارند و همچنان به امور جنسی علاقه مندند و آموزش جنسی فرزندان توسط والدین حائز اهمیت است و باید گفت آزار جنسی براساس اعتماد کودک به فرد آزار رسان شروع میشود که بیشترین موارد آزار از جانب اعضاء خانواده و دوستان صمیمی صورت می گیرد.
در نهایت آزار جنسی با توجه به ماهیت و وسعت آزار و سن کودک در زمان آزار اثرات ویرانسازی با خود دارد.
در اینجاست که هدف از آموزش جنسی بیشتر قابل درک است.